تهران نوشت

دل‌نوشته ها، تحلیل فیلم و کتاب

تهران نوشت

دل‌نوشته ها، تحلیل فیلم و کتاب

بعد از پایان

بعد از پایان داستان زندگی زن‌هایی است که نمی‌خواهند معمولی باشند. زن‌هایی که در شهرهایی بزرگ شده‌اند که علی‌رغم تعلقات بسیار از آن فرار می‌کنند؛ یکی به تهران، دیگری به سوئد اما یکی از آنها همان تبریز می‌ماند. شهر در این رمان عنصر حیاتی دارد، شهر در ادبیات معمولاً نماد یک منطقه جغرافیایی وسیع‌تر مانند کشور است، کشوری که برنمی‌تابد زنان آن زادواج نکنند و فکر می‌کند زنان تا زمانی که ازدواج نکرده‌اند کامل نیستند، حتی اگر کار خوب و موقعیت اجتماعی خوب، خانه و امکانات مالی خوبی داشته باشند. حتی وقتی رویا شخصیت راوی و اصلی داستان به پدرش می‌‌گوید که وقت ازدواجش گذشته اما پدرش به او می‌گوید که «برای ازدواج کردن هیچ وقت دیر نیست».



اما همه محدودیت در نگاه به زنان به خود جامعه محدود نیست، خود زنان در این رمان هم وقتی می‌خواهند از آرزوهایشان حرف بزنند «از داشتن یک زندگی آرام، یک آپارتمان، یک شوهر و یک بچه حرف می‌زنند» صفحه 78 کتاب. 
بعد از پایان داستان زنانی است که نمی‌خواهند معمولی باشند اما دنبال چیز خاص و خارق‌العاده‌ای نمی‌گردند، فقط دنبال آدم‌های جالب و فضاهای تازه‌اند که آن هم بعد از مدتی متوجه می‌شوند برای اینکه دنیا برایشان جالب و جذاب باشد نیاز به حس ملموس و چیزهای کمتری است تا تعلقاتشان به شهر و دیارشان کمتر و کمتر باشد تا رها و آزاد و بی‌دغدغه به زندگی که در خیال خود دارند، بپردازند. 
رویا: «اولش که از اینجا رفتم همه‌اش دنبال ماجرا بودم. دنبال چیزهای نامتعارف، آدم‌های جالب و فضاهای تازه، بعدها آرامش بیشتری پیدا کردم. فهمیدم برای اینکه دنیا برایم جالب و جذاب باشد حس‌های ملموس‌تری لازم دارم و چیزهای کمتر.» صفحه 144 کتاب.
بعد از پایان، بعد از پایانِ دلخوری‌ها و حرف‌های نزده‌ای است که عمری از دوست و برادر و خواهر به دل گرفته‌ایم و فکر می‌کنیم فقط خودمان هستیم که از دیگری دلخوریم؛ غافل از آنکه دیگری هم از ما خاطره‌هایی به یاد دارد که خوشایندش نیست اما اگر با هم گاهی حرف بزنیم  و به جای حلاجی کردن وقایع در ذهنمان با دیگری سر حرف را باز کنیم، اسبِ خسته و لاغر دلخوری‌ها، سبکبار از مقابلمان رد می‌شود.
پ.ن: رمان بعد از پایان، فریبا وفی، نشر مرکز، 227 صفحه، 11500 تومان

نظرات 6 + ارسال نظر
گلابتون بانو پنج‌شنبه 16 مرداد 1393 ساعت 00:17 http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

بعد ازپایان رو تازه خوندم. دوستش داشتم!

من هم بدم نیومد هر چند ضعف هایی هم داشت

اندر احوالات سه‌شنبه 21 مرداد 1393 ساعت 19:06 http://andarahvalat30.blogsky.com

این رمان رو چند وقت پیش خوندم خیلی جالبه

اره خوب بود

مریم پنج‌شنبه 23 مرداد 1393 ساعت 12:11 http://www.banoyeaban.blogfa.com

نصف مشکلات ما حل میشد اگه با هم حرف میزدیم و نمیذاشتیم حرفی تو دلمون بمونه.سلام سمیه عزیزم.خوشحالم که دوباره می تونم نوشته ها و معرفی نامه های قشنگتو بخونم.سپاسگزارم

مده آ شنبه 25 مرداد 1393 ساعت 23:35 http://www.memoryy.persianblog.ir

من تازه فریبا وفی را کشف کردم، فعلا دارم رازی در کوچه ها را
می خوانم.
بعد از پایان، چطور بود؟

بی نقاب یکشنبه 9 شهریور 1393 ساعت 23:48

خیلی وقته نیستی سمیه...

وقت نمی کنم بی نقاب جان خیلی دلم می خواد بیام از چیزهایی که خوندم و دیدم بنویسم اما کو وقت!
مرسی که سراغم رو گرفتی و هستی

زندگی از آ...تا...ی پنج‌شنبه 27 شهریور 1393 ساعت 15:41 http://www.ataye.ir

باید جالب باشه ممنون

اره رمان خوبی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد