تهران نوشت

دل‌نوشته ها، تحلیل فیلم و کتاب

تهران نوشت

دل‌نوشته ها، تحلیل فیلم و کتاب

je l'aimais

" زندگی حتی وقتی انکارش می کنی، حتی وقتی نادیده اش می گیری، حتی وقتی نمی خواهی اش از ناامیدی های تو قوی تر است. از هر چیز دیگری قوی تر است. " زندگی جریان دارد چه بر وفق مرادت باشد و چه آرزوهایت را بر باد رفته بدانی. اما لحظه ای در زندگی ات فرا می رسد که دلیل طرز رفتار  اطرافیانت را می فهمی و آن وقت شاید کمی راحت تر بتوانی از خطاهایشان بگذری. 

رمان زیبای " من او را دوست داشتم " را که می خوانی می اندیشی، مردی است که زن و دو فرزندش را به خاطر زنی دیگر رها کرده اما داستان همچنان که پیش می رود، چیزی فرای این موضوع را شاهدی.  

من که به شخصه اولین بار بود در داستانی گفتگوی عروس و پدرشوهر را می خواندم. پدرشوهری که داستان زندگی اش در ادامه آن چنان جذاب می شود که می فهمی عدم حمایت پدرشوهر از عروسش در قبال کار پسر، ریشه در گذشته خود پدر دارد. 

وقتی داستان ِ نوشته آنا گاوالدا را به پایان می رسانی _ داستانی که من دلم نمی خواست تمام شود و آنقدر 175 صفحه را کش دادم و قطره قطره خواندم تا دیرتر تمام شود _ دلت می خواهد همانطور که کلوئه گفته عمل کنی و " باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد. آن قدر که اشک ها خشک شوند، باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد. به چیز دیگری فکر کرد. باید پاها را جرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد. "    

 

در انتهای داستان می فهمی گاهی باری نگفتنی روی دوش برخی آدم ها سنگینی می کرده و به وقتش باید نگفتنی ها را می گفته.  در انتها می فهمی دوست داری دست از دویدن برداری چون فکر می کنی زندگی با کسی که دوستش داری، زیباست و همین برای تو کافی است.  در انتها می فهمی گاهی برخی وقایع ناخوشایندی که برای اطرافیانت رخ می دهد، در واقع تلنگری برای ماست تا از راه اشتباهی که رفته ایم برگردیم. 

love types

خیلی قبل ها تستی را در سایت ایران ذهن زده بودم مبنی بر تست شخصیت mbti. این تست در جهان بسیار مطرح و معتبر است و کتاب های زیادی بر اساس شخصیت شناسی mbti در بابِ ازدواج و کار مناسب با تیپ شخصیتی نوشته شده است اما هیچ کدام به اندازه کتاب جدیدی که بر این اساس خواندم برای من کاربردی و تاثرگذار نبوده است. در کتاب انواع عشق که توسط بنیاد فرهنگ زندگی منتشر شده به صورت کاربردی و با بیان مثال و با زبانی روان و شیوا با تیپ شخصیتی خود آشنا می شوید و می فهمید که چه تیپ هایی مناسب ازدواج با شما هستند، کجا می توانید او را ملاقات کنید. وقتی او را دیدید با طرح چه سوالاتی تیپ شخصیتی او را دریابید. وقتی فرد مناسب تان را ملاقات کردید از چه شیوه ای و تکنیکی استفاده کنید تا بتوانید او را به خود جذب کنید. حالا بعد از خواندن این کتاب در ذهنم تمام 16 تیپ شخصیتی حک شده است و می توانم آن ها را راحت تر از قبل تشخیص دهم. نویسنده کتاب الکساندر اویلا و مترجم آن فرشید قهرمانی است. کتاب انواع عشق ابتدا با یک تست 4 قسمتی، تیپ شخصیتی شما را مشخص می کند. سپس تمام 16 تیپ شخصیتی را با جزئیات و با تمرکز بر روی ازدواج توضیح می دهد. برای درک آسان تر، نویسنده این کتاب 16 تیپ شخصیتی را به 4 گروه جستجوگران معنی، جستجوگران دانش، جستجوگران امنیت و جستجوگران هیجان تقسیم کرده است و برای مثال برای تیپ شخصیتی من چند تیپ را پیشنهاد داده که ازدواج با آن ها می تواند ازدواجی مناسب باشد اما هر کسی می تواند با شناخت سایر تیپ ها، همسر مناسب خود را از میان سایر تیپ ها نیز انتخاب کند. 

برای مثال تیپ شخصیتی خود من INFJ بود که نام این تیپ را نویسنده، نویسنده عارف نهاده که از زیر مجموعه جستجوگران معنی است و من ترجیح می دهم همسرم تیپ ESTP داشته باشد که دقیقا نقطه مقابل تیپ من است و زیرمجموعه جستجوگران هیجان به حساب می آید و نام تیپ شخصیتی اش اهل زد و بند است.   

 

جستجوگران معنی : 

فیلسوف ایده آل گرا (INFP) 

نویسنده عارف (INFJ) 

فیلسوف اجتماعی (ENFP) 

معلم رشد (ENFJ) 

جستجوگران دانش : 

حکیم (INTP) 

کارشناس (INTJ) 

نوآور (ENTP) 

ژنرال (ENTJ) 

جستجوگران امنیت :  

مراقب (ISFJ) 

سرپرست (ISTJ) 

میزبان وظیفه شناس (ESFJ) 

سنت گرا (ESTJ) 

جستجوگران هیجان : 

هنرمند لطیف (ISFP) 

صنعتگر (ISTP) 

اهل عمل (ESFP) 

اهل زد و بند (ESTP)

به مناسبت زادروز سهراب سپهری در نیمه مهر ماه

مطلب جدید من را به مناسبت زادروز سهراب سپهری در کانون ادبی پرشین بلاگ بخوانید.

دربند

شجاعت همرا با ترس، آخر ِ مرام و معرفت توی دوستی، درسخوان و با نمک؛ همه این ها میشود خصوصیات نازنین بیاتی توی فیلم دربند. فیلمی با بازی های عالی و خیلی خوش ساخت که روان و در عین حال با هیجان پیش می رود بدون آنکه بیننده خسته شود و یا حوصله اش سر برود. فیلمی در بابِ رفاقت های نسل ما، در بابِ بی وفایی پسرها در دوستی، در بابِ سادگی و ساده بودن ها، در بابِ فرصت طلبی، در بابِ اعتماد کردن های بی مورد، در بابِ درک نکردن موقعیت اطرافیان و شاید در بابِ بی در و پیکر بودن تهران. فیلم دربند به کارگردانی پرویز شهبازی فیلمی است با بازی های خیلی خوب و درامی قوی. فیلم تلخی است اما تلخی اش توی ذوق آدم نمی زند.

 

دربند، دربند ِ رفاقت هاست، دربندِ اعتماد کردن ها و سوء استفاده کردن هاست، دربند، دربند ِ روابط نسلی است که هم می خواهد مرام و معرفتش در دوستی را ثابت کند و هم خودش در دردسر نیفتد، دربند، دربند ِ روابطی است که نمی دانیم تهش چیست، نمی دانیم کجای این دوستی و رابطه هستیم.دربند، دربند ِ چهار دیواری شهری است که اگر کلاهت را سفت نگیری باد برده!

چهل سالگی

وقتی به جایی از زندگی ات می رسی که سن و اعداد برایت مهم جلوه می کنند، بدون آنکه خودت حتی بخوای توجهی به آن سن و عدد داشته باشی. این میان اگر به پشت سر نگاهی بیاندازی و ببینی به خواسته هایی که روزی تو را سر ذوق می آروده، نرسیده ای، حالت بیشتر گرفته می شود آنقدری که فکر می کنی زندگی را باخته ای. چهل سالگی نیز از سن هایی است که آدمی خواه، ناخواه به گذشته خود سرکی می کشد تا ببینید چه کرده و به کجا رسیده. فقط کافی است چیزی یا کسی تلنگری بر این ماجرا شود و تنها کبریتی لازم است تا این شعله خودنگری روشن شود. 

" پیری فقط یک صورتک ِ بدترکیب است که با یک من سریش می پسبانندش روی صورت آدم، ولی آن پشت جوانی است که دارد نفسش می گیرد. بعد یک دفعه می بینی پیر شدی و هنوز هیچ کدام از کارهایی که می خواستی نکردی. " آن وقت با خودت می گویی: " ای کاش من هم عاشق چیزی بودم، عاشق چیزی که فقط و فقط مال خودم باشد، عاشق یک کار، یک عشق مطمئن، عشق به چیزی که به عواطفت جواب بدهد، نگران آن نباشی که پَسِت بزند، یا کمتر دوستت داشته باشد، یا ته بکشد. " 

رمان چهل سالگی نوشته خانم ناهید طباطبایی از انتشارات چشمه را سال 87 خریده بودم و همان موقع ها نیز خوانده بودم، اما دوباره به سراغش رفتم و این بار وقتی می خواندمش، تصاویر فیلمی که بر این اساس نیز ساخته شده، در ذهنم تداعی می شد. هر چند فیلم اقتباس کامل این کتاب نیست، اما به اصل داستان بسیار نزدیک بود. 

رمان خیلی آرام و روان و ساده پیش می رود و همین موضوع ضرباهنگ خواندن را راحت می کند.