چقدر از دور و وریهایتان درباره عشقهای بی سر و ته و روابط دختر و پسر امروزی شنیدهاید؟ چقدر دیدهاید یا شنیدهاید و حتی تجربه کردهاید که بی آنکه بخواهید و برنامه ریزی کنید در رابطهای یک طرفه گرفتار شدهاید؟ میشود به جرات گفت اکثر قریب به اتفاق این روابط یک خط داستانی مشخصی را دنبال میکنند آنقدر که بعد از شنیدن 10 داستان مشابه، یازدهمی را خودتان حدس بزنید. حال تصور کنید در این باره قرار باشد رمانی نوشته شود، درباره روابط یک طرفه یا روابط امروزی بین دختر و پسر. شاید در نگاه اول به نظرتان خیلی تکراری و دم دستی و ساده بیاید اما کسی پیدا شده که این روابط را در رمانی به نام «خالی بزرگ» نوشته و آنقدر این روابط و گفتگوها و بیشتر از همه اینها حالات روحی و روانی و حس درونی یک دختر از چنین روابطی را عالی تحریر کرده که تا آخر رمان دلت نمیخواهد کتاب را زمین بگذاری تا بدانی در دل نیلوفر داستان چه میگذرد و چرا اصلاً هیچ کس نمیفهمد این روزهای نیلوفر را. شاید حتی بگویی چقدر نیلوفر و نیلوفرها دیوانهاند از دل سپردن به مسعود و مسعودها. آنقدر نیلوفر را غرق در رابطه با مسعود بینی که برود و خاطرههای قدیمی مسعود با رعنا را شخم بزند و خاطراتشان را مرور کند و حتی به خاطرش حاضر شود برود پیش کسی موسیقی یاد بگیرد که دوست سابق معشوق فعلی و دوست دختر سابق معشوق فعلیاش است و بعد آخر داستان همراه شوی با تصمیم بزرگ نیلوفر تا یادت بماند باید جای «خالی بزرگ» پیشین به جای «خالی بزرگ» جدیدی تبدیل شود و خالی بزرگ اول داستان با خالی بزرگ پایان داستان فرق گنده و اساسی داشته باشد.
پ.ن: خالی بزرگ / جمیله دارالشفایی / انتشارات نگاه / 7500 تومان