تهران نوشت

دل‌نوشته ها، تحلیل فیلم و کتاب

تهران نوشت

دل‌نوشته ها، تحلیل فیلم و کتاب

نیمه ناتمام

داستان زندگی خانواده ای 7 نفره از قبل از انقلاب تا به حال از زبان دختر وسطی خانواده نقل می شود. داستانی که در ابتدا با جزئیات تمام شخصیت ها را توصیف می کند و ما از خلال حرف و رفتارهایشان آن ها را به خوبی می شناسیم گویی که سال هاست با آن ها آشنایم، اما هر چقدر به انتهای داستان نزدیک می شویم تند و تند شخصیت ها می آیند و می روند، می میرند و می کشند! و این بزرگترین نقطه ضعف داستان است.

مهناز روای داستان گاهی چند جمله را پشت سر هم از آدم های مختلف داستان در موقعیت های مختلف ِ حال و گذشته بیان می کند که در آنِ واحد با چند جمله مختلف با نظر شخصیت های گوناگون درباره یک موضوع خاص آشنا می شویم و در تمام کل رمان این نوع از گفتن می شود سبک خاص ِ  نسرین قربانی نویسنده داستان.

" نادر برای اولین بار تکه ای از فیلم نامه را برایم خوانده بود: نظرت چیه؟

از کی برایش مهم شده بودم؟!

آقاجون به عزیز گفته بود : من زنی نمی خوام که فقط بشوره و بپزه.

عزیز به مرجان غر زده بود: مردا همشون سر تا پا یه کرباسن.

صبا گفت: مرتیکه پدر سوخته!

عزیز گفته بود:

مردا همشون یه کرباسن!

توی دلم گفتم: همه کرباسارو یه جور نمی بافتن عزیز خانوم، نوع مرغوبش هم هست. "

نیمه ناتمام به ما می آموزد " کک دنیا هم برای رنج و شادی آدم ها نمی گزد. " این خودِ ما هستیم که باید حواسمان را جمع کنیم " تا خرخره توی غم و غصه فرو نرویم. " و زندگی نزیسته خود را از لابلای استعدادها و توانمدنی ها و ظرفیت مان پیدا کنیم و نیمه ناتمام زندگی مان را خودمان کامل کنیم چرا که به قول مهناز : " زندگی آن قدر صیقلم داده بود که بدانم هر کسی در قلبش نیمه نا تمامی دارد که سال هایی را با او سپری م یکند. سپس هر دو با هم به خاک سپرده می شوند." 

نظرات 1 + ارسال نظر
امیر سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 16:08 http://withouteyeglass.persianblog.ir/

شما ماشاالله چقدر کتاب میخونی...

خوبه یا بد؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد